کارهای خود را برای لحظه آخر نگذارید !

کارهای خود را برای لحظه آخر نگذارید !

کارهای خود را برای لحظه آخر نگذارید !

چگونه بیاموزیم تا کاری را برای لحظه آخر نسپاریم ؟ صرفه‌جویی در زمان و داشتن یک برنامه‌ریزی درست موجب می‌شود که کار در موعد مقرر انجام شود و در ثانیه نود به تعویق نیفتد .

هنگامی که فرد کاری را آگاهانه و با برنامه ریزی صحیح طرح می‌کند ، قدرت دید وسیع و متمرکزی نیز دارد . رعایت همین نکته ظریف مدیر شرکت را توانمند و به عنصری مفید مبدل می‌کند . کافی است که چهار پله برای رسیدن به این مسیر طرح‌ریزی شود تا مدیریت شرکت در یک زمان‌بندی مشخص و نه با لحظه‌ای دیرکرد کار را تحویل دهد .

برنامه زمانی بسیاری از مدیران هر روزه با جلسات کاری یکی پس از دیگری پر شده است ، گاهی رسیدن به جلسه بعدی غیرممکن می‌شود و فرد فرصت آماده‌سازی برای نشست در جلسه را ندارد ، به خصوص اگر زمان اختصاص داده شده نیز رعایت نشود .

اغلب در حین جلسات یا انجام کار باید یک فرصت فوری برای آماده‌کردن بستر یک پروژه جدید یا تحویل کار عقب‌افتاده در نظر گرفته بشود . به این دلیل نیز بسیاری از پروژه‌ها و طرح‌ها در نهایت به دلیل عدم انعطاف‌پذیری و برنامه‌ریزی درست زمانی با ضرب‌العجل از دست رفته‌ای روبرو می‌شوند .

از این رو باید یک واقع‌گرای زمانی بود . برای رعایت ضرب‌العجل کاری بایستی توانایی لازم برای ارزیابی زمان و انجام وظایف واقعی در پروژه را برآورد کرد . در غیر این صورت فرد با تخلیه انرژی و عدم رضایت شغلی مواجه می‌شود .

 

پله اول : زمان تجزیه و تحلیل ، باید دید که در کدام نقطه نمی‌توان روند پیشرفت کار را برنامه ریزی کرد

گام اول این است که باید دست به تجزیه و تحلیل زمان زد ، باید که بتوان در آن دوره یک رکورد کاری را برنامه‌ریزی کرد و زمان لازم را برای صرف یک پروژه بکار گرفت ، وگرنه فرد درک خود از زمان را از دست می‌دهد و تصور می‌کند که هنوز فرصت انجام کار را دارد .

به عبارت دیگر باید کنترل زمان را به دست گرفت . در این صورت است که فرد نه تنها سکان زندگی خود را با مدیریت صحیح زمانی به دست می‌گیرد ، بلکه وظایف حرفه‌ای توسط کارکنان و همکاران را نیز تحت نظر دارد .

مدیریت زمان به این معنا نیست که فرد نیاز به ساعات کار بیشتری دارد یا سرعت انجام امور را باید افزایش بدهد ، بلکه برعکس دید واقع‌بینانه‌ای نسبت به زمان پیش روی پیدا می‌کند .

از جمله سوالاتی را برای درک برنامه‌ریزی صحیح باید از خود پرسید عبارت‌اند از :

·        آیا فرد نسبت به زمان مقرر شده برای انجام پروژه دیدگاه خوش‌بینانه‌ای دارد ؟·        دیدگاه همکاران و زیردستان نسبت به فضای کار و مدت زمان تعیین شده چگونه است ؟

·        چه مدت زمانی از روز صرف انجام امور پیش‌بینی نشده و پاسخ به سؤالات می‌شود ؟

·        نسبت به برنامه زمان‌بندی شده برنامه کاری چه عقیده‌ای دارد ؟

·        آیا فرصت کافی برای انجام امور احتمالی (وظایف روزمره ، تماس‌های تلفنی ، ایمیل و غیره) اختصاص داده می‌شود ؟

·        برای انجام یک دیدار پیش‌بینی نشده در روز چه مدت زمانی در نظر گرفته شده است ؟

·         در تقویم هفتگی و ماهانه چه مدت زمانی برای انعطاف‌پذیری لازم و مطمئن مد نظر هست ؟

 

اگر فرد در زمان‌بندی برنامه روزانه تردید دارد ، باید با استفاده از منشی و یا یک همکار طرح‌ریزی مشخصی از فرصت‌ پیش‌روی شرکت برای انجام پروژه را ارائه بدهد .

آیا برنامه‌ریزی کار رعایت ‌شودتا چه اندازه بین ثبات انجام کار و یا برنامه‌ریزی اختلاف زمانی وجود دارد

چقدر از زمان صرف انجام وظایف غیربرنامه‌ریزی می‌شود

و به این ترتیب اختصاص بخشی از زمان روزانه برای صرف انجام امور بخشی از وظایف حرفه‌ای به شمار‌ می‌رود

در اینجا ۴۰ درصد قوانین مدیریت زمان به طور خاصی مهم تلقی می‌شوند . کارشناسان مدیریت زمانی مدعی هستند که ۴۰ درصد از فعالیت‌های روزانه و وظایف حرفه‌ای طبق برنامه ‌زمان‌بندی شده پیش نمی‌رود . شاید به خاطر انجام امور متفرقه مکالمات تلفنی ، ملاقات‌های ناخواسته و مزاحمت‌های جانبی نیمی از زمان باکیفیت کاری را به هدر می‌دهد .

برای استفاده هدفمند از برنامه روزانه باید یک لیست کار تهیه کرد . اولویت‌ها را در آن مشخص نمود و وقت لازم را کنار گذاشت . در ضمن برای آن ۴۰ درصد پیش‌بینی نشده نیز زمان لازم اختصاص داد . بسیاری از افراد دست پر دارند و چندین پروژه را همزمان انجام می‌دهند . به این دلیل نیز توصیه می‌شود که دست کم ۶۰ درصد از فرصت زمانی در روز زمان‌بندی و مدیریت بشود .

مرحله دوم : اختصاص برنامه زمانی مشخص

شاید در یک برنامه تلویزیون به افراد کمک می‌شود تا اقتصاد خانواده را تنظیم کنند . در مسیر برگشت به تصمیمات مهم زندگی؛ در پرداخت اجاره خانه ، موادغذایی و دیگر مخارج ضروری راهنمایی می‌شوند ولی واقعاً تا چه اندازه‌ای افراد را در برنامه‌ریزی زمانی مشخص یاری می‌شوند . افراد اغلب نسبت به کسری بودجه ماهیانه واکنش ملایم توأم با لبخندی گذرا نشان می‌دهند که وضع مالی‌ ضایعی دارند .

واقعیت این است که فرد روی بودجه عمر خود کنترلی ندارد . وقت طلاست ولی آن را بیهوده هدر می‌دهد . بسیاری حتی متوجه نیستند که در یک دوره مشخص تا چه اندازه‌ای فرصت‌های مهم پیشرفت را از دست می‌دهند . شاید وقت کافی برای انجام کاری را ندارند ولی برنامه مشخص و واقعی برای طرح زمان‌بندی شده خود نیز ندارند .

اینجاست که باید بودجه زمانی مشخصی توأم با انگیزشی قوی برای انجام فهرست اولویت‌های روزانه اختصاص داده شود تا کارهای ولو غیرپیش‌بینی نشده به لحظه آخر موکول نگردد .

فرد باید برای انجام وظایف و فعالیت‌های روزانه باید برنامه زمانی منظمی را طرح‌ریزی کند . مراقب باشد که خطوط مشخص زمانی رعایت شود . اگر در انجام کار پسرفتی بوده یا بخشی از امور انجام نشده است؛ باید با واقع‌گرایی مشخصی تمرکز لازم را برای صرف امور مهم‌تر اختصاص داده شود .

مرحله سوم : داشتن واقع‌بینی زمانی برای انجام لیست امور

بسیاری از مدیران برای انجام وظایف روزانه لیست طویلی را به اولویت‌بندی و هدف قرار دادن زمان محدود خود اختصاص می‌دهند . اما تهیه فهرست اتلاف وقت محض است ، اگر که واقع‌بینانه تنظیم نشود . در اینجا چهار گام برای رسیدن به لیست واقع‌بینانه ارائه می‌شود .

 

قدم اول : آخرین مهلت زمانی چه موقع است ؟

هر دو اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی همراه با میزان جاه‌طلبی فرد به میزان زمان اختصاص داده شده برای رسیدن به نقطه پایانی کار دارد . باید به سرعت یک دید کلی از انجام کار با ضرب‌العجل را انجام داد تا به باقی فهرست امور نیز فرصت کافی داد .

مرحله دوم : برآورد زمان

بودجه زمانی چقدر است ؟ اگر پروژه بزرگ باشد؛ شاید بهترست که به چند قسمت تقسیم شود تا با یک زمان‌بندی ایده‌آل و واقعی کار را به انجام رساند ، همزمان که فرد امور فرعی در کنار پروژه را تکمیل می‌کند .

در شروع بهترین ایده این است که زمان مشخص برای صرف کار را تخمین زد . با کنترل کل بودجه زمان میزان مربوطه را برآورد کرد و باقی فرصت را صرف زمان پایه و برنامه‌ریزی خود نمود . در این صورت فرد می‌تواند زمان تحویل پروژه را با اطمینان بیشتری برآورد کند .

مرحله سوم : جاه‌طلبی

برای تخمین میزان موفقیت خویش باید نمره‌ای از یک تا پنج را مقیاس انتخاب جاه‌طلبی خود قرار داد و مشخص کرد که با چه سرعتی می‌توان منابع لازم برای کار را تهیه و اجرا کرد . به عنوان مثال در مقیاس 1-5

50 از 50 تا 100 درصد (اگر فرد زیر 50 درصد را برای تحویل پروژه ارزیابی کند؛ بهتر است که آن را نپذیرد . همچنین احساسات فردی نسبت به انجام کار چگونه است؛ شاد ، بی‌تفاوت و یا با ترس و نگرانی توأم است .

گام چهارم : اولویت

اولویت‌ها باید مشخص شود . چه چیزی برای رسیدن به کار امروز / این هفته ، در لیست انجام کار در درجه اولویت قرار دارد . مغز وقتی کار خود را به بهترین وجه انجام می‌دهد که اهداف مشخص باشد . وقتی مغز متوجه است که باید روی هدف مشخصی متمرکز بشود ، با کیفیت بهتر و مؤثرتری کار را انجام می‌دهد . نتیجه دیگر آن نیز به حداقل رساندن احتمال انجام امور به تعویق افتاده و غیرضروری در این رابطه هست .

به ویژه برای انجام تعهدات بزرگ‌تر و یا بلند مدت ، یک ایده عالی در زمان مشخصی برای انجام خاص برنامه‌ریزی می‌شود . بنابراین به ندرت پیش می‌آید که فرد در چرخه تقویم مهلت زمانی با ضرب‌العجل مشخص گرفتار شود و یحتمل زمان لازم برای برنامه‌ریزی واقعی و تضمین زمان خاص خود خواهد داشت .

 

مرحله چهارم : اهمیت زمانی

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در یک برنامه‌ریزی کاری باید مد نظر قرار داد : فرصت کافی به خود دادن است . یک برنامه‌ریزی دقیق زمان خاص خود را می‌برد و به ندرت نیز در فهرست زمان‌بندی شده جواب می‌دهد . بله زمان خود را می‌برد . اما به این معنی نیست که فرد برنامه‌ریزی مشخصی نداشته باشد . برای انجام برنامه‌ریزی و شکل‌دهی ساختار کاری صحیح نیز به داشتن یک نمای کلی از تکالیف و پروژه‌های در دست اقدام دارد .

مطالعات نشان می‌دهد که با انجام یک برنامه‌ریزی دقیق می‌توان از هدر رفتن فرصت‌های بهینه جلوگیری کرد . زمان بیشتری نیز صرف انجام کار باکیفیت نمود .

باید به خاطر داشت که اگر فرد خود را جمع و جور نکند و برای آماده‌سازی و پیشرفت کاری به خود فرصت ندهد ، همکاران و زیردستان بدون شک برای انجام کار تکلیفی را به او پیشنهاد خواهند کرد .

bigtheme